loading...
عاشقانه
سجاد نوری بازدید : 19 تابستان 1392 نظرات (0)

عید شد هورااااااااااااااااااااااااااااااااا شادی هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

بچه رمضا رفت و عید فطر و شادی خوندن نماز مسلمونا به یاری خدا


عید شد عیدددددددددددددددددددددددد فطرر مبارک به همه 


سجاد نوری بازدید : 19 تابستان 1392 نظرات (0)

نغمه ريزيد غياب مه نو آخر شد
باده خرم عيد است که در ساغر شد
روز عيد است ، سوي ميکده آييد به شکر
که ببخشند هر آنکس که در اين دفتر شد . . .
عيد سعيد فطر بر شما مبارک

ادامه مطلبم کلیک کنید

سجاد نوری بازدید : 25 تابستان 1392 نظرات (0)

سلام به دوستان گلم که نباتین یا شیرینی نمیدونم شایدم پنیر باشین 

داره ماه رمضون میره عید مییاد سر سبزی و شادی مییاد غنچه و نبات مییاد دل خوشی و شادی مییاد هزارتا در میره و با وفایی مییاد شادی برای بعضییا خوب برا بعضییا بد شادی  شاد بودن ادم یه چیز دیگه است خدایا شادی که میتونی با شادی غمتو بپوشونی با اشتیاق راهتو ادامه بدی با علاقه به راهات فکر کنی ببینی چکارای نکردییو چکارایی کردی ببینی دنیا برات مهمم یا نه ببینی کسی میخوادت یا نه معرفت باشی یا جنون یا عشق داشته باشی یا نفرت یا شاد باشی یا غمیگین یا ناراحت باشی یا درمونده خدا عالم خدای زندگی اینجوریه 

سجاد نوری بازدید : 27 تابستان 1392 نظرات (0)
سلام به دوستان بعضی اوقات ادم دوست داره متنی بنویس برای بعضییا که دلم میخواد براشون خاطره باشه یاد به یادشونم خدایا ادم بعضی اوقات ادم دو رو میشه بعضی اوقات اخلاق بدی پیدا میکن یا بد میشن خدای چرا ما ادما اینجورییم چرا نباید به اشتباهمون پی ببریم یا قبول کنیم اشتباهمونو چرا به نظرتون چرا
سجاد نوری بازدید : 21 تابستان 1392 نظرات (0)
به نام خدا
خدایا شکرت به ما دست دادی پا دادی جون سالم دادی تا بتونیم حرف بزنیم  راه بریم و از چیزیی نترسیم خدایا شکرت که به ما ارزوهای بی محال دادی خدایا ادم باید امید واقعان داشته باشه به زندگیش به رویاش به دنیاش به عشقی که میخواد پیداش کن خدایا ادم باید تو دنیا ارزش همچیز و داشته باشه و دنیاش و خودش بساز برای زندگیش فکرن خدا چرا من که تو زندگیم کم کسری نداشتم دارم غصه دنیارو میخورم چرا من که سلامم تو این دنیا ناشکر باشم خدایا شکرت از تمام وجودت.
امروز ولی حال داد بهم بهترین روزم مامانم نبود من افطار درست کردم جاتون خالی
سجاد نوری بازدید : 23 تابستان 1392 نظرات (0)

سلام خدایی که جهان و با زیبایش افریدی خدا چرا باید من تو این دنیا بدبخت باشم خدا چرا بندنتو فقط تابلو میکنی چرا خدا چرا من باید ادم باشم یه نفر دیگه خوب خدا چرا من ناشکرم از زندگیم خدایا چرا من بس بقیه نیستم چرا نمیتونم مثل بقیه باشم چرا نمیتون برای خودم همدمی داشته یا رفیقی داشته باشم خدایا چرا چرا من مثل بقیه نیستم

سجاد نوری بازدید : 23 تابستان 1392 نظرات (0)


شنیدن این حرف ها از زبان پسری که آرزوهای زیادی برایش داشتیم قلب ما را به درد آورد. من و شوهرم اشتباهات او را نادیده گرفتیم و پسرمان را با آغوش باز پناه دادیم و کمکش کردیم تا همسرش را طلاق بدهد .



زندگی پسری که با دختر مورد علاقه اش از طریق چت ازدواج کرده بود با خودکشی پایان یافت.

احسان که از طریق چت و اینترنت با مهسا آشنا شده بود برای آخرین بار تهدید کرد که تصمیم خودش را گرفته است و می خواهد ازدواج کند.

او عاشق شده بود و هر چه من و پدرش گفتیم این دختر به درد تو نمی خورد فایده ای نداشت. احسان حرف های ما را به مسخره می گرفت و می گفت اگر به خواستگاری دختر مورد علاقه اش نرویم دست به خودکشی خواهد زد.

من و شوهرم در چندین جلسه راجع به این مسئله با هم صحبت کردیم اما به نتیجه ای نرسیدیم وبه پسرمان گفتیم که این ازدواج به صلاح تو نیست و باید مثل برادرت با دختر اصل و نسب دار وصلت کنی.

احسان که از طریق چت و اینترنت با مهسا آشنا شده بود برای آخرین بار تهدید کرد که تصمیم خودش را گرفته است و می خواهد ازدواج کند.

پسرم بالاخره یکه و تنها به خواستگاری رفت و با مهسا ازدواج کرد . این ماجرا قلب ما را شکست و از نظر عاطفی خیلی برای مان گران تمام شد چون جلوی دوست و آشنا سر افکنده شدیم.

مادر عزا داردر دایره اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد افزود: احسان بعد از ازدواج با من و پدرش قطع ارتباط کرد و هیچ خبری از او نداشتیم تا این که پس از گذشت یک سال ، یک روزسرو کله اش پیدا شد و در حالی که نادم وپشیمان بود و گریه می کرد گفت: مهسا با باندهای فساد رابطه دارد و در این مدت نقشه داشته که او را نیز اغفال کند و به گناه و معصیت بکشاند.

شنیدن این حرف ها از زبان پسری که آرزوهای زیادی برایش داشتیم قلب ما را به درد آورد. من و شوهرم اشتباهات او را نادیده گرفتیم و پسرمان را با آغوش باز پناه دادیم و کمکش کردیم تا همسرش را طلاق بدهد .

اما افسوس که این شکست بزرگ ، پسرم را افسرده و بی حوصله کرد و او با احساس پوچی و دلتنگی که داشت خانه نشین شد.

اوایل فکر می کردیم اعتیاد پیدا کرده است ولی این طور نبود و احسان فقط از نظر روحی و روانی دچار مشکل شده بود .

ما چندین برنامه مسافرت گذاشتیم وسعی کردیم جو خانه را آرام و شاد نگه داریم تا پسرم روحیه بگیرد ولی او که از کرده خود پشیمان شده بود کارش به مصرف داروهای آرام بخش کشیده شد.

متاسفانه چند روز قبل زمانی که من و شوهرم برای کاری به خانه خواهرم رفته بودیم و احسان داخل خانه تنها بود با توجه به وضعیت روحی که داشت دست به خودکشی زد و وقتی ما به بالای سرش رسیدیم که بدنش غرق در خون بود ونفس می کشید.

مادر دل شکسته لب چشمانی اشک بار گفت: ما پس از انجام تشریفات قانونی جسد پسرم را به خاک سپردیم و از بچه ای که با هزار خون و دل بزرگ کرده بودیم یک قاب عکس برای مان ماند اما این مصیبت درس عبرتی است برای جوانانی که دل به عشق های اینترنتی می بازند و نمی دانند شاید این کار اشتباه شان به مرگ اینترنتی ختم شود و هستی شان را تباه کند.

ضمن این که خانواده ها نیز باید مراقب باشند و هشدارها و توصیه های لازم را در این باره به فرزندان خود بدهند. 

سجاد نوری بازدید : 27 تابستان 1392 نظرات (0)
خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟ 

خانوم خوشگِله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟ 

خوشگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟ 

اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید! 

بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد 

تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و 

به محـــل زندگیش بازگردد. 

روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت... 

شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....! 

دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند... 

دردش گفتنی نبود....!!!! 

رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح 

نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن... 

چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد... 

خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!! 

دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را 

به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد... 

امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..! 

انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد! 

احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب 

شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود! 

یک لحظه به خود آمد... 

دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته

سجاد نوری بازدید : 23 تابستان 1392 نظرات (0)

اگر امشب هم از حوالی دلم گذشتی آهسته رد شو

غم را با هزار بدبختی خوابانده ام

گاهی روحم دلش میخواهد برود یک گوشه بشیند

پشتش را بکند به دنیا

پاهایش را بغل کند

وبلند بلند بگوید

من دیگر بازی نمیکنم

سجاد نوری بازدید : 17 تابستان 1392 نظرات (0)

 

در دفتر خاطراتم نوشتم رفیق زیباست

معلم دفتر را دید و گفت این یک رویاست

گفتم ای معلم از نوازش رفیق چه میدانی؟

گفت در عالم رفاقت،رفیق همیشه تنهاست

سجاد نوری بازدید : 27 تابستان 1392 نظرات (0)

بیچاره!

خواب هایم را می گویم

پریشان تر از آنند که به درد دیدن بخورند

در همه شان

چشم های توست

که مرا نگاه نمی کنند

میترسم از چشمانت وقتی خالی از من اند

راستی....

در خواب هایت

تو هم به من فکر میکنی

آنقدر که من به تو ؟؟؟

سجاد نوری بازدید : 27 تابستان 1392 نظرات (0)
 

راز عجیب عشق

دراین دنیا دودلبر را دوست دارم

یکی سرزنده وخندان وموطلایی،که چون روز سپید است

ودیگری اندوه زده وخیالباف

که چون شب گندم گون است

ودوست دارم درکنا راودر زیر نور ماه بنشینم

واگر روزی ازمن بپرسندکدامیک را ترجیح می دهم

...قلب من به شما خواهد گفت:رازی است

راز عجیب عشق

یک لبخند دلبر پرنشاط موطلایی صدبار فریفته ام میسازد

وبرق نگاهش مرا زیرو زبر می کند

دلبرگندم گون بانگاه مبهم نافذ ولرزاننده ای

مرابسوی خود میکشد وگفتگوی بااو قلبم را می لرزاند

دلبر موطلایی((شادی)) نام دارد

ولحظه ای نیست که لبخند نزند

ودومی با زیبایی پاک وعفت آمیزخود

.نامش((خیال)) است

 

 

 

 

سجاد نوری بازدید : 17 تابستان 1392 نظرات (0)

به سلامتی پسری که

 تو خیابون نگاهش به دختر ناز و خوشگل میفته

 بازم سرشو میندازه پایین 

وزیر لب میگه اگه اخرشم باشی

 انگشت کوچیکه عشقمم نمیشی!!!!!!!! 

سجاد نوری بازدید : 49 تابستان 1392 نظرات (0)

آمد رمضــــــــان و التــــــــهابــــــــی ست به لــــــــب
هر لحظـه مــــــــرا حسرت آبــــــــی ست به لــــــــب
با شــــــــوق لــــــــب تــــــــو “ربنــــــــا” می خوانـــم
هر بوسـه به پــای تـــــو دعای مستجابی ست به لــب
اللهــــــــم عجــــــــل لــــــــولیــــــــک الفــــــــرج

 


سجاد نوری بازدید : 55 تابستان 1392 نظرات (0)

عکس های اولین اجرای مشترک آزاده نامداری و فرزاد حسنی


یک دوره مسابقه آشپزی با اجرای فرزاد حسنی و آزاده نامداری که به تازگی با یکدیگر ازدواج کرده اند و با حمایت یک شرکت خصوصی سه شنبه شب در هتل چمران شیراز برگزار شد.

در ادامه مطلب بقیه عکس

تعداد صفحات : 3

درباره ما
سایتی برای تفریح و متن خنده دار و اس ام اس باحال عاشقانه برا بینندگان وبلاگم لطفان نظر بدید اگه متن جالب خواستید بهم بگین اینم ایدیی یا هوم:iran2346@yahoo.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    2+2 چندتاست اگه گفتین؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 83
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 46
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 67
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 128
  • بازدید سال : 138
  • بازدید کلی : 4,125
  • کدهای اختصاصی
    I LOVE YOU